جرعه سیزدهم
سلام عزیز دلم. الان در 18 هفته و 2 روزگی هستیم. داری کم کم بزرگ می شی ها . این لحظه ها مثل برق می گذره حیف آخه می گن باید قدرشو خیلی بدونم اما نمی دونم واقعا ازش استفاده می کنم یا نه . نمی دونم چرا قبلا بیشتر باهات حرف می زدم الان یک هفتست که خیلی باهات صحبت نکردم با این که داره شنواییت دیگه تکمیل می شه. تصمیم دارم برم برات کتاب قصه بخرم و هر شب برات بخونم قرآن رو هم مرتب تر برات بخونم الان از ماه رمضون دیگه همه چی تعطیل شده. توی یک وبلاگ نوشته بود که یک حدیث داریم از پیامبر که خوندن سوره الذاریات زایمانو آسون تر می کنه وسوره العصر نی نی رو با صبر و تحمل می کنه.
راستی جواب آزمایش غربالگریت اومد گلم خیلی سالم بودی تازه دکترت گفت که رشدتم خیلی خیلی خوبه. خدایی از وقتی که اومدی مامانی حواسش به تغذیش هست برعکس روزهای قبلش. تازگی ها وقتی به پشت می خوابم احساس می کنم ضربان قلبم زیادتر می شه یکم احساس تنگی نفس می کنم البته گاهی اوقات ، سعی می کنم رو به پهلوم بخوابم اون هم پهلوی چپم که می گن برای جریان خون بهتره.
عزیزم از اولین تکونت تا الان فقط 2 بار دیگه تکون خوردی اونم خیلی آروم. دوست دارم تکونای مداومت شروع بشه . چند روز دیگه هم باید برای سونوگرافی سلامت شما برم و اونجاست که می فهمم شما دختری یا پسر؟
تا الان 2.5 کیلو از اول بارداریم افزایش وزن داشتم کلا همه چیم بزرگ شده شکم و بقیه چیزها . واقعا دیگه مثل دخترها نیستم مثل مادرها شدم . حتما پست بعدی از شکمم عکس می ذارم که ببینی! این عکس یک مامان دیگست
دوست دارم توی پست بعدیم جنسیتت معلوم شده باشه خسته شدم بس که ازم پرسیدن جنسیتت چپه؟
من و بابات عاشقتیم ببخشید که یک هفته قربونت نرفتم کوچولوی ناز من! لطف کن بیشتر تکوون بخور