ستیا جونستیا جون، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 14 روز سن داره

«مادرنوشت»

موجود سیزده و نیم ماهه

ستیا چند روزه کم تحمل تر شده و اگر به خواستش نرسه کمی بی قراری... فکر کنم برای دندونشه نمی دونم  راستش سعی می کنم کنترلمو از دست ندم ... ستیای من دیروز 10 قدم برداشت و بعد زمین خورد  و باز دوباره ادامه داد دختر من خستگی ناپذیره ستیا دخترم زیاد حرف می زنه البته واقعا هیشکی نمی تونه حرف هاشو ترجمه کنه ، زبونش آنگولاییه!! ولی کلا لغتی که یک عالمه بار از زبونش می شنوی باباست   و البته با اصرار مامان هم می گه .در در ، به به، جی جی ، جوجه و... همون لغت ها و اضافه نشده مقر دختر من در شومینه خونه می باشد اگر کارش داشتید به اونجا مراجعه کنید یک هفته هستش که دست از کابینت های بیچاره خونه برداشته و آ...
12 اسفند 1393

نتیجه گیری های مادرانه به اندازه 13 ماه

من توی این یک سال به یک تجربه ها و نتایجی رسیدم اون ها ازین قراره: 1-طی مطالعه کم و بیشی که داشتم به این رسیدم که لازم نیست بشینم و به بچم چیزی رو یاد بدم، و صرفا برای آموزش به اون وقت بزارم یا بهش بگم فلان کار بده یا چه چیزی خوبه. باید اهل عمل باشم، تا خودم کار درستو همیشه و همه جا انجام ندم و صرفاً شعار بدم که این کارو بکن و این کارو نکن هیچ فایده ای نخواهد داشت. 2-یاد دادن یا آموزش دادن اصلاً به نظرم حد اقل تا 5 سالگی جالب نیست. چیزی که قصد دارم اتفاق بیوفته تنها کودکی کردن، شاد بودن و بازی های کودکانه هستش... به شدت با آموزش الفبا، حتی زبان انگلیسی ، و... در زیر سن پیش دبستانی مخالفم. چون مطمئنم بعدها معلم های خوبش زحمت این کارها ر...
27 بهمن 1393

تاتا نی نی

این روزها منمو یک سیزده ماهه شیرین تر از عسل. با این که زمستونه ولی هوا خیلی بهاریه و این واسه منه مامان که همیشه منتظر هوای خوبم خیلی عالیه ولی از یک طرف هم ازین که از برف و بارون خبری نیس حس خوبی به آدم نمی ده. دخترک تاتی تاتی کن من هنوزم که هنوز جرات نمی کنه بدون از چیزی گرفتن راه بره. ولی کلی با شتاب راه می ره وقتی دستشو می گیرم و کلی هم می خنده. خیلی خیلی هوشیار تر از قبله و طرز فکرش نسبت به گذشته پیچیده تر شده . مرحله دوم رشد روانی جنسی که فروید اسمشو مرحله مقعدی گذاشته این که بچه ها از نگه داشتن و یا تخلیه مدفوعشون لذت می برن. 1تا 3 سالگی. حالا به اون  لذت نمی دونم رسیده یا نه اما این روزها همش به دنبال جاهای خلوت و دنجه. همش ...
23 بهمن 1393
1