ستیا جونستیا جون، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 24 روز سن داره

«مادرنوشت»

جرعه پنجم

1392/9/18 10:52
نویسنده : مامان ستیا
401 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نازنینم! قشنگترین موجود خدا!! تویی که حدود یک ماهه که مهمون دل منی و دنیات خیلی کوچیک تر از اونیه که فکرشو می کنم!کل دنیای تو شاید به اندازه رحم من باشه خیلی کوچیک! نمی دونم ازون تو در مورد این دنیای بیرونی چی فکر می کنی! نمی دونم خوشحالی یا ناراحت ؟ کدوم یکی واست قابل ترجیحه اینکه توی اون دنیای آروم و ساکتو قرمز بمونی  یا منتقل شی به این دنیای پر هیاهو و رنگارنگ! ؟ فقط اینو بدون که بعد از انتخابت هیچ راه برگشتی نخواهی داشت! زندگی کردن می شه تنها راهت ! اما نه این که فکر کنی تنهایی ، نه این که من منتظرت نیستم، یا نه این که فکر کنی اینجا جای بدیه! نه عزیزکم زندگی خیلی قشنگتر از اون چیزیه که تو داری الان تجربه می کنی یا از توی اونجا صداشو می شنوی! گاهی اشکاتو درمیاره گاهی می خندونتت ! اما این اشک و خنده ها همه با هم زیباست همه باهم دلچسبه! زندگی قشنگتر هم خواهد شد وقتی تو هم به جمع دو نفره منو بابات اضافه بشی اون وقته که تمومه دنیا دست ماست!!!!!

فرزند دلبندم من الان نمی دونم که دختری یا پسر اما گاهی به این فکر می کنم که اگه دختر باشی خوشحال می شم باتو به کودکی خود بر می گردم و عروسک بازی می کنم با هم به خرید و پیاده روی می رویم  تبدیل می شی به یک همدم یک مونس و یک غمخوار یک هم جنس که روزی او هم قراره که مادر بشه و من از عاشقانه های این روزهایم برایت خواهم گفت، از چگونه عاشق شدن چگونه عاشق ماندن  از طرز تهیه قرمه سبزی تا چگونه دوختن لباس ها از وفاداری محبت ظرافت هنر زیبایی  و همه چیزهای مشترکی که مارو پای یک میز برای یک صحبت دلچسب مادر و دختری می کشونه.

اگر پسر باشی خوشحال می شوم ،شیرمردی دارم که همیشه به او افتخار می کنم، همیشه پشتم محکم است تکیه گاهی دارم ، اگر روزی خواستم پرده های خانه رانصب کنم دست نگه می دارم و با افتخار به همه می گم پسر رشید من پرده هایم را نصب خواهد کرد! پا به پای تو می نشینمو وارد دنیای مردانه ات می شوم شاید روزی به خاطر تو عاشق فوتبال شدم شاید کلکسیونی از ماشین های اسباب بازی درست کردم شاید پابه پای تو تفنگ بازی ! بزرگ تر که شدی همراهت هستم عاشق شدن و عاشق ماندن را به تو یاد خواهم داد به تو می گویم که چگونه در قلب جفتت که هم جنس من است ابدی خواهی شد! پا به پای تو هستم نازنینم !

                 niniweblog.com        

خواستم فقط بگویم که اگر انتخابت این دنیا بود زنی عاشقانه منتظرت نشسته است و تا آخر عمرش به عهدش وفادار است که نگذارد ذره ای در این دنیا غصه ای بخوری ! همیشه پشت و پناهت خواهد بود و تنهایت نخواهد گذاشت مگر این که مرگ بین ما فاصله بیندازد!

از طرف همان زنی که عاشقت شده است

شب بخیر!

                         niniweblog.com

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

غزاله
26 اردیبهشت 92 6:22
واقعا همینه که نوشتی عزیزم.دختر یا پسر مهم نیست مهم اینه که با وجود اون موجود کوچولو کلی حس های ناب و بی تکرارو تجربه میکنی.و چه شیرینی و لذتی بالاتر از این.


مرسی غزاله جان
مامانِ ی نی نی
26 اردیبهشت 92 17:27
سلام عزیزم...

آره واقعا اندازه ی عدس بود ولی ضربان داشت من دقیقا 6 هفته و 5 روزم بود که صدا قلبشو شنیدم ...



منم دوست دازم که همپای شما این دوران و بگذزونیم ...لینکتون میکنم




مرسی عزیزم لطف کردی! خدا نی نی تو حفظ کنه!